چند نفری که در جستجوی آرامش و رضایت درون بودند ،
این چند نفر عصبانی شدند و فکر کردند که استاد آنها را جدی نگرفته است. به او گفتند که تمام این کارها را ما هم انجام میدهیم, پس چرا خشنود نیستیم و آرامش نداریم؟
فکر شما همیشه در جای دیگر است و نه در آنجایی که شما هستید !
زندگیست دیگر!
همیشه که همه رنگهایش جور نیست،
همه سازهایش کوک نیست!
باید یاد گرفت با هر سازش رقصید،
حتی با ناکوک ترین ناکوکش…
اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن!
حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد…
به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند،
به این سالها که به سرعت برق می گذرند….
زندگی کن زیبا
کاش از انگشتهای دستمان یاد میگرفتیم
یکی کوچک,یکی بزرگ
یکی بلند و یکی کوتاه
یکی قوی تر و یکی ضعیف تر
اما هیچکدام دیگری را مسخره نمیکند
هیچکدام دیگری را له نمیکند
و هیچکدام برای دیگری تعظیم نمیکند
آنها کنار هم یک دست میشوند و کار میکنند
چرا ما انسانها اگر از کسی بالاتر بودیم,لهش میکنیم و اگر از کسی پایینتر بودیم او را میپرستیم
شاید بخاطر همینکه یادمان باشد,نه کسی بنده ماست,نه کسی خدای ما,خداوند انگشتهای ما را اینگونه آفرید
آری,باید باهم باشیم و کنار هم
آنگاه لذت یک دست بودن را میفهمیم
همیشه" عاشق"باش...!
زیرا سازت اگر "عشق"بنوازد،
همه خلقت هستی، با نوایش خواهند رقصید.
زبانت اگر پر ز شهد "عشق ودوستی"باشد،
همه پروانه ها گرد تو خواهند گشت.
قلبت اگر دریـــــای محبت باشد،
"عشق"همه در آن جا خواهد گرفت،
پس "عشق ودوستی" را بنواز،
با زبان دلت سخن بگو،
و با قلب زیبایت پذیرایش باش.!
قلب پر ز" عشقت" سرشار از شادی .....
آدمیزاد تنها موجودیه که دچار غُرب و بُعد میشه
گاهی دچار دوری ، گاهی هم دچار نزدیکی
وهمینه که دچار دردسر می شه
خیلی از چیزهای دور و زیبا...
وهم و سرابند
خیلی از چیزها اونقدر نزدیکند
که به چشم دیده نمی شن .
عشق ، ایمان ، مرگ
همون سه کلمه ای که آدم باید تنهای تنها تجربه کنه!
تنها عاشق می شی
تنها ایمان میاری
وتنهایی هم می میری...
چهل سالگی/ علیرضا رئیسیان