نغمه های عشق

همه عالم صدای نغمه اوست کو عاشقی که بشنود آواز

نغمه های عشق

همه عالم صدای نغمه اوست کو عاشقی که بشنود آواز

مذهب عشق

  

بشر همچو کف امواج دریاست ، که پیوسته درسطح آب غوطه وراست . وقتی که باد می وزد به سرعت ناپدید می گردد، گویی هرگزوجودنداشته است .بدین سان زندگی ما انسان ها نیز با نسیم مرگ ، وزیدن میگیرد.حقیقت زندگی ، درخود زندگی است ، نه دررحم مادراست ، ونه پایانش دربسترخاک.زیرا درزندگی ابدی سال های عمرما که می گذرد، لحظه ای بیش نیست . دنیای جسمانی وهمه ی آنچه دراوست ، درقیاس بابیداری ، همان چیزی که ما آن را ترس ازمرگ می نامیم ، نیز رویایی بیش نیست.ما هیچ نیستیم جزذرات ناچیز وفانی درفضای بی انتها ونمی توانیم جز اطاعت وتسلیم دربرابر قدرت خداوند بزرگ ، کاری کنیم .اگرعشق بورزیم ، عشقمان نه ازماست ونه برای ماست .اگرشاد باشیم ، شادی دروجودما نیست درنفس زندگی است .واگررنج کشیم ، درد ما درزخم ما نیست درقلب طبیعت است .غم احساسات را ملایم میکند. و آن کس که غم ندیده است لذت را هم هرگزنخواهددید. رازقلب ، پوشیده درغم واندوه است وتنها باغم است که لذت را مییابیم . درحال که شادی فقط درخدمت پنهان کردن اسرارعمیق زندگی است وشادی قلب زخمی راالتیام می بخشد.زندگی باعشق همان زندگی باخداست . شناخت عشق ، شناخت خداست . هیچ دلیلی برای وجود خداوند بجزعشق نیست ، همچنین هیچ راهی برای پرستش اوبه غیرازعاشق شدن وجودندارد. واما معبد عشق دردل همه وجوددارد. نیازی به ساختن این معبدنیست . مدتهاست که این معبدرا فراموش کرده ایم وتنها باید آن را دوباره به یاد آوریم . خداوند رحمت وبرکت است . خداوند لطافت است وهرچه انسان لطیف ترومهربانترشود ، بیشتردردسترس خداوند قرارمیگیرد.   

(جبران خلیل جبران )

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد