نغمه های عشق

همه عالم صدای نغمه اوست کو عاشقی که بشنود آواز

نغمه های عشق

همه عالم صدای نغمه اوست کو عاشقی که بشنود آواز

راز آرامش و رضایت درون

چند نفری که در جستجوی آرامش و رضایت درون بودند ،

نزد یک استاد رفتند و از او پرسیدند: 
استاد شما همیشه یک لبخند روی لبت است و به نظر ما خیلی ارام و خشنود به نظر میرسی، لطفا به ما بگو که راز خشنودی شما چیست؟

استاد گفت: بسیار ساده !
من زمانی که دراز میکشم ، دراز میکشم. 
زمانی که راه میروم ، راه میروم. 
زمانی که غذا میخورم ، غذا میخورم.

این چند نفر عصبانی شدند و فکر کردند که استاد آنها را جدی نگرفته است. به او گفتند که تمام این کارها را ما هم انجام میدهیم, پس چرا خشنود نیستیم و آرامش نداریم؟

استاد به آنها گفت: 
زیرا زمانی که شما دراز میکشید به این فکر میکنید که باید بلند شوید ،
زمانی که بلند شدید به این فکر میکنید که باید کجا بروید ،
زمانی که دارید میروید به این فکر میکنید که چه غذایی بخورید.

فکر شما همیشه در جای دیگر است و نه در آنجایی که شما هستید !

زمان حال ، تقاطع گذشته و آینده است و شما در این تقاطع نیستید 
بلکه در گذشته و یا آینده هستید 
به این علت است که از لحظه هاتان ، لذت واقعی نمیبرید 
زیرا همیشه در جای دیگر سیر میکنید و حس میکنید زندگی نکرده اید و یا نمی کنید.

زندگی

زندگیست دیگر!
همیشه که همه رنگ‌هایش جور نیست،
همه سازهایش کوک نیست!
باید یاد گرفت با هر سازش رقصید،
حتی با ناکوک ترین ناکوکش…
اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن!
حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد…
به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند،
به این سالها که به سرعت برق می گذرند….

زندگی کن زیبا

با هم بودن

کاش از انگشتهای دستمان یاد میگرفتیم
یکی کوچک,یکی بزرگ
یکی بلند و یکی کوتاه
یکی قوی تر و یکی ضعیف تر
اما هیچکدام دیگری را مسخره نمیکند
هیچکدام دیگری را له نمیکند
و هیچکدام برای دیگری تعظیم نمیکند
آنها کنار هم یک دست میشوند و کار میکنند
چرا ما انسانها اگر از کسی بالاتر بودیم,لهش میکنیم و اگر از کسی پایینتر بودیم او را میپرستیم
شاید بخاطر همینکه یادمان باشد,نه کسی بنده ماست,نه کسی خدای ما,خداوند انگشتهای ما را اینگونه آفرید
آری,باید باهم باشیم و کنار هم
آنگاه لذت یک دست بودن را میفهمیم

همیشه" عاشق"باش

 همیشه" عاشق"باش...!
زیرا سازت اگر "عشق"بنوازد،
همه خلقت هستی، با نوایش خواهند رقصید.
زبانت اگر پر ز شهد "عشق ودوستی"باشد،
همه پروانه ها گرد تو خواهند گشت.
قلبت اگر دریـــــای محبت باشد،
"عشق"همه در آن جا خواهد گرفت،
پس "عشق ودوستی" را بنواز،
با زبان دلت سخن بگو،
و با قلب زیبایت پذیرایش باش.!
قلب پر ز" عشقت" سرشار از شادی .....

دوست

ﺩﻭﺳﺖ ﻋﺠﺐ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﺧﻮﺑﯽ ﺳﺖ
ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺧﻮﺩ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺷﯽ
ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﺩﺭﺩ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ - ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻧﺎﭼﯿﺰ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﮔﺮﺍﻥ - ﺑﯽ
ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ
ﺍﺯ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﻫﺎﯾﺖ ﺑﮕﻮﯾﯽ
ﺍﺯ ﺣﻤﺎﻗﺖ ﻫﺎﯾﺖ
ﺩﻭﺳﺖ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺁﺯﺍﺩ ﺗﻮﺳﺖ، ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺗﻮﺳﺖ
ﻧﺎﻣﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﺍﺕ ﻧﻤﯽ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪ
ﻧﺎﻣﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﺍﺵ ﻧﻤﯽ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪ
ﺩﻭﺳﺖ ﻋﺮﻑ ﻧﯿﺴﺖ ، ﻋﺎﺩﺕ ﻧﯿﺴﺖ ، ﻣﻌﺬﻭﺭﯾﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﺩﻭﺳﺖ ﺍﺯ
ﻫﺮ ﻧﺴﺒﺘﯽ ﻣﺒﺮﺍﺳﺖ
ﺩﻭﺳﺖ ﺟﺎﯾﮕﺎﻩ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﺳﺖ ﺗﺎ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ
ﺑﺴﭙﺎﺭﯼ! ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﺶ ﺑﮕﯿﺮﯼ ،ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﺶ
ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﯽ ﺳﺮ ﻭ ﺳﺎﻣﺎﻧﯽ ﺍﺕ ﺳﻬﯿﻢ ﮐﻨﯽ، ﺍﺷﮏ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻧﻮﮎ
ﺍﻧﮕﺸﺘﺎﻧﺶ ﻣﺤﻮ!
ﺩﻭﺳﺖ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﺖ

آدمیزاد تنها موجودیه که دچار غُرب و بُعد میشه 
گاهی دچار دوری ، گاهی هم دچار نزدیکی
وهمینه که دچار دردسر می شه
خیلی از چیزهای دور و زیبا...
وهم و سرابند
خیلی از چیزها اونقدر نزدیکند
که به چشم دیده نمی شن .
عشق ، ایمان ، مرگ
همون سه کلمه ای که آدم باید تنهای تنها تجربه کنه!
تنها عاشق می شی
تنها ایمان میاری 
وتنهایی هم می میری...

چهل سالگی/ علیرضا رئیسیان

وقتی آرامش درونی داشته باشی ،
و واقعا درباره خودت مثبت بیندیشی ، 
غیر ممکن است که دیگری بتواند ...
چیزی را به تو تحمیل کند یا فریبت دهد ... !

وین دایر